با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Receptacle

rɪˈseptəkl rɪˈseptəkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    receptacles

معنی

  • noun
    نهنج، ظرف، جا، حاوی، حفره درون سلولی گیاه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد receptacle

  1. noun container for disposal, storage
    Synonyms: bowl, box, holder, hopper, repository, vessel, wastebasket

ارجاع به لغت receptacle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «receptacle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/receptacle

لغات نزدیک receptacle

پیشنهاد بهبود معانی