با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Recently

ˈriːsntli ˈriːsntli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more recently
  • صفت عالی:

    most recently

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb B1
    به‌‌تازگی، اخیراً، جدیداً
    • - He recently started a new job.
    • - او به‌‌تازگی کار جدیدی را آغاز کرده است.
    • - She recently graduated from university.
    • - او اخیراً از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد recently

  1. adverb currently
    Synonyms: afresh, anew, freshly, in recent past, in recent times, just a while ago, just now, lately, latterly, new, newly, not long ago, of late, short while ago, the other day
    Antonyms: before, later

لغات هم‌خانواده recently

  • adjective
    recent
  • adverb
    recently

ارجاع به لغت recently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recently

لغات نزدیک recently

پیشنهاد بهبود معانی