مخفف این لغت در حالت عامیانه B4 است.
پیش از، قبل از، پیش، جلو، پیش روی، در حضور، قبل،پیش از، پیشتر، پیش آنکه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I knew it before.
از پیش میدانستم.
I had heard that song before.
آن آواز را قبلاً شنیده بودم.
Come at ten, not before.
ساعت ده بیا، نه زودتر.
He walked before and his children behind.
او در جلو و بچههایش در عقب حرکت میکردند.
He paused before the door.
جلو در مکث کرد.
A thought flashed before her mind.
فکری به خاطرش خطور کرد.
the matter before the committee
مطلب مورد بررسی کمیته
He came in before I expected.
زودتر از انتظار من وارد شد.
He left before noon.
پیش از ظهر رفت.
The hardest task was before them.
شاقترین کار در مقابلشان قرار داشت./ با شاقترین کار مواجه بودند.
Sign here before you go.
قبل از رفتن اینجا را امضا کن.
to choose death before dishonor
ترجیح مرگ به بیآبرویی و خفت
I'd die before I'd tell.
ترجیح میدهم بمیرم؛ ولی نگویم.
بیگدار به آب نزن، قبلاز عمل فکر کن، سنجیده عمل کن (گزنکرده، پاره نکن)
don't count your chickens before they hatch
جوجه(ها) را آخر پاییز میشمارند
کلمهی «Before» در زبان فارسی به «قبل از»، «پیش از» یا «پیشتر» ترجمه میشود.
این واژه یکی از پرکاربردترین کلمات در زبان انگلیسی است و بسته به نقش آن در جمله، میتواند بهعنوان حرف اضافه (preposition)، حرف ربط (conjunction) یا قید (adverb) عمل کند. معنای پایهی before اشاره به موقعیتی در زمان یا مکان دارد که نسبت به چیزی دیگر زودتر اتفاق میافتد. بیشترین کاربرد این کلمه در زمینهی زمان است، زمانی که میخواهیم بیان کنیم که رویدادی یا حالتی پیش از رویداد دیگر رخ داده است.
در زندگی روزمره، when و before اغلب برای تنظیم ترتیب زمانی اتفاقها به کار میروند. برای مثال، جملهی “Wash your hands before dinner” یعنی «دستهایت را قبل از شام بشوی». در اینجا، before بهعنوان حرف اضافه، ترتیب منطقی و زمانی فعالیتها را مشخص میکند. یا در جملهی “Think before you speak”، before بهنوعی نقش هشدار دارد و بر اهمیت تأمل و تعمق پیش از اقدام تأکید میکند.
در نقش قید، before میتواند بهتنهایی نیز بیاید، بدون اینکه چیزی مستقیماً پس از آن ذکر شود. مثلاً در جملهی “I’ve never been here before”، این کلمه به معنی «تا به حال» است، با اشاره به گذشته. همچنین، در پاسخهایی مانند “Yes, I’ve met her before”، فرد به تجربهای که پیش از این اتفاق افتاده اشاره میکند. استفاده از before بهعنوان قید، معمولاً در موقعیتهایی صورت میگیرد که زمان مورد نظر واضح یا از پیش مشخص است.
در نقش حرف ربط، before دو جمله یا عبارت را به هم وصل میکند و معمولاً یک اتفاق را پیشنیاز یا مقدمهای برای اتفاق دیگر میداند. جملهی “She left before I arrived” نشاندهندهی ترتیب زمانی دقیق بین دو رویداد است. در این کاربرد، before یک ساختار معنایی مهم در توصیف رویدادهای پشت سر هم یا مرتبط ایجاد میکند. این کاربرد بهویژه در نوشتار رسمی یا روایتهای داستانی نقش کلیدی دارد.
از منظر معنایی، before تنها به زمان محدود نمیشود، بلکه میتواند در موقعیتهای انتزاعی یا مفهومی نیز به کار رود. مثلاً در جملهی “He placed duty before pleasure” (او وظیفه را بر لذت ترجیح داد)، before بهمعنای «مقدم دانستن» یا «در اولویت قرار دادن» است. در این حالت، واژهی before لایهای اخلاقی یا ارزشی به جمله میبخشد و نشاندهندهی تصمیمگیری در مواجهه با انتخابهای متضاد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «before» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/before