پس از، بعد از، در عقب، عقب، درنتیجهی، بهواسطهی، علیرغم، باوجود، (از نظر رتبه و مقام و غیره) مادون، پایینتر از
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
He arrived after Hassan.
او بعد از حسن وارد شد.
after midnight
بعد از نیمه شب
After lunch, he slept.
پس از نهار خوابید.
After all you are my brother.
هر چه نباشد تو برادرم هستی.
generation after generation
نسل اندر نسل
After what happened, he won't talk to them any more.
باوجود چیزهایی که پیش آمد، او دیگر با آنها حرف نمیزند.
After all the bad things he had done, he was still laughing.
با وجود کارهای بدی که کرده بود، باز میخندید.
A captain comes after a colonel.
سروان از سرهنگ پایینتر است.
Come after me.
دنبال من بیا.
in Chaucer's day and for long after
در دوران چاسر و مدتها پس از آن
مطابق، به تقلید، به یادبود، (در مورد نامگذاری) به افتخار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a novel after the style of Hedayat
یک رمان به پیروی از سبک هدایت
They named me after my grandfather.
اسم پدربزرگم را روی من گذاشتند.
در پی، پشت سر، پاپی، مابعد، در جستوجوی، درصدد
His children are only after his money.
فرزندانش فقط در پی پول او هستند.
My parents are after me to get married.
والدینم پاپی من شدهاند که زن بگیرم.
بعد از اینکه
She asked after you.
از حال تو پرسید.
The room had been cleaned after a fashion.
اتاق سرسری تمیز شده بود.
(به پدر، مادر یا دیگر اعضای خانواده) رفتن، شباهت داشتن، شبیه بودن
پی در پی، یکی پس از دیگری
یکی پس از دیگری، پشت سر هم
به طور سرسری، باری به هر جهت
پس از طوفان هوا آرام میشود، تا پریشان نشود کار به سامان نرسد.
after the feast comes the reckoning
کسی که خربزه میخورد، باید پای لرز آن هم بنشیند.
ما که رفتیم هر چه میخواهد بشود.
کلمهی «After» در زبان فارسی به «بعد از» یا «پس از» ترجمه میشود.
«After» یکی از پرکاربردترین حروف اضافه و قیدهای زبان انگلیسی است که برای بیان ترتیب زمانی یا توالی رویدادها به کار میرود. این کلمه نشان میدهد که یک رویداد یا عملی پس از رویداد یا عملی دیگر اتفاق میافتد، یعنی بعد از آن رخ میدهد. برای مثال، جمله «She arrived after the meeting» یعنی «او بعد از جلسه رسید» نشاندهنده ترتیب زمانی است که رسیدن شخص پس از اتمام جلسه اتفاق افتاده است.
در کاربردهای گستردهتر، «after» میتواند به معنی پیروی یا تعقیب چیزی نیز باشد؛ به عنوان مثال، «The dog ran after the ball» یعنی «سگ به دنبال توپ دوید». این کاربرد نشاندهنده حرکتی است که در جهت یا پیروی از هدف یا شیء خاصی انجام میشود.
«After» همچنین در ساختارهای دستوری مختلفی به کار میرود، از جمله در جملات شرطی، زمانمند و بیان علتی. این کلمه میتواند به عنوان حرف اضافه، قید، و حتی جزء عبارات مرکب ظاهر شود و نقش مهمی در برقراری ارتباط منطقی و زمانی میان اجزای جمله ایفا کند.
از نظر معنایی، «after» مفهوم پیوستگی، توالی و ادامه را منتقل میکند که در زندگی روزمره و نوشتارهای رسمی اهمیت فراوان دارد. این واژه کمک میکند تا ترتیب اتفاقات به صورت واضح و دقیق بیان شود و فهم متن برای مخاطب آسانتر گردد.
«After» کلمهای کلیدی در زبان انگلیسی است که نقش مهمی در بیان زمان، ترتیب و توالی وقایع دارد. آشنایی با کاربردهای متنوع آن به افزایش مهارتهای گفتاری و نوشتاری کمک میکند و موجب میشود ارتباطات به شکلی روانتر و قابل فهمتر برقرار شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «after» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/after