تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(به پدر، مادر یا دیگر اعضای خانواده) رفتن، شباهت داشتن، شبیه بودن
پی در پی، یکی پس از دیگری
یکی پس از دیگری، پشت سر هم
به طور سرسری، باری به هر جهت
پس از طوفان هوا آرام میشود، تا پریشان نشود کار به سامان نرسد.
after the feast comes the reckoning
کسی که خربزه میخورد، باید پای لرز آن هم بنشیند.
ما که رفتیم هر چه میخواهد بشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «after» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/after