فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Afterwards

ˈæftərwərdz ˈɑːftəwədz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb A2

انگلیسی بریتانیایی پس از آن، بعد از آن، سپس، بعداً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She finished her work and afterwards went out for dinner with friends.

کارش را تمام کرد و بعد از آن با دوستانش برای شام بیرون رفت.

She ate dinner and afterwards went for a walk.

شام خورد و سپس به پیاده‌روی رفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We cleaned the house and afterwards watched a movie.

خانه را تمیز کردیم و بعد از آن فیلم دیدیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد afterwards

  1. adverb following a time, event
    Synonyms:
    later then after subsequently next eventually soon thereafter late behind ultimately another time a while later in a while by and by latterly at a later time on the next day ensuingly intra thereon
    Antonyms:
    beforehand

ارجاع به لغت afterwards

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «afterwards» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/afterwards

لغات نزدیک afterwards

پیشنهاد بهبود معانی