فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Lounger

ˈlaʊndʒər ˈlaʊndʒə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

صندلی ساحلی

He settled into the comfortable lounger, enjoying a good book and a cold drink.

او روی صندلی ساحلی نشست و از یک کتاب خوب و نوشیدنی‌ای خنک لذت برد.

The lounger by the pool is the perfect spot to relax.

صندلی ساحلی کنار استخر بهترین مکان برای استراحت است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They are not loungers.

آن‌ها صندلی ساحلی نیستند.

noun countable

فرد استراحت‌کننده (کسی که روی صندلی یا در سالن انتظار استراحت می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The lounger was happy to have chosen that beach to relax.

شخص استراحت‌کننده خوش‌حال بود که آن ساحل را برای استراحت انتخاب کرده است.

The lounger enjoys her good mood.

شخص استراحت‌کننده از حال خوبش لذت می‌برد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lounger

  1. noun someone who wastes time
    Synonyms:
    mope dallier dillydallier dilly-dallier
  1. noun an armchair whose back can be lowered and foot can be raised to allow the sitter to recline in it
    Synonyms:
    recliner reclining chair

ارجاع به لغت lounger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lounger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lounger

لغات نزدیک lounger

پیشنهاد بهبود معانی