امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mope

moʊp məʊp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    moped
  • شکل سوم:

    moped
  • سوم‌شخص مفرد:

    mopes
  • وجه وصفی حال:

    moping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
افسرده بودن، افسرده کردن، دلتنگ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Her husband has been cruel to her, but she is not moping about it.
- شوهرش نسبت به او ظلم کرده است؛ ولی او ناله و زاری نمی‌کند.
- You must come along with me and stop moping.
- تو بایستی دست از خودخوری برداری و با من بیایی.
- She's got the mopes because the teacher is mad at her.
- او ناراحت است؛ چون معلم از دستش عصبانی شده.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mope

  1. verb pout, be dejected
    Synonyms:
    ache be apathetic be down in the mouth be gloomy be in a funk bleed brood chafe despair despond droop eat one’s heart out fret grieve grumble grump idle lament languish lose heart moon pine pine away regret repine sink stew over sulk sweat over waste time wear a long face yearn
    Antonyms:
    be elated be happy

ارجاع به لغت mope

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mope» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mope

لغات نزدیک mope

پیشنهاد بهبود معانی