فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mope

moʊp məʊp

گذشته‌ی ساده:

moped

شکل سوم:

moped

سوم‌شخص مفرد:

mopes

وجه وصفی حال:

moping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive

افسرده بودن، افسرده کردن، دلتنگ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Her husband has been cruel to her, but she is not moping about it.

شوهرش نسبت به او ظلم کرده است؛ ولی او ناله و زاری نمی‌کند.

You must come along with me and stop moping.

تو بایستی دست از خودخوری برداری و با من بیایی.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She's got the mopes because the teacher is mad at her.

او ناراحت است؛ چون معلم از دستش عصبانی شده.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mope

  1. verb pout, be dejected
    Synonyms:
    sulk grieve lament brood chafe fret pine regret despair droop grumble grump moon sink ache bleed idle yearn languish repine stew over waste time lose heart pine away be gloomy despond be dejected be apathetic wear a long face eat one’s heart out be in a funk sweat over
    Antonyms:
    be happy be elated

ارجاع به لغت mope

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mope» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mope

لغات نزدیک mope

پیشنهاد بهبود معانی