گذشتهی ساده:
moonedشکل سوم:
moonedسومشخص مفرد:
moonsوجه وصفی حال:
mooningشکل جمع:
moonsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عاشقانه در فکر کسی بودن، در عالم هپروت سیر کردن
بلندهمت بودن، همت بلند داشتن
خیلی بهندرت، تقریباً هرگز، خیلی کم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «moon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moon