فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Full Moon

ˈfʊlˈmuːn fʊlmuːn

شکل جمع:

full moons

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular countable

زمین‌شناسی ماه کامل، ماه پُر، پُرماه، قرص کامل ماه، ماه شب چهارده، بدر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

As the full moon rose above the horizon, a sense of tranquility washed over me.

با طلوع ماه کامل از افق، حس آرامش در وجودم جاری شد.

I couldn't help but marvel at the beauty of the full moon shining brightly in the night sky.

نمی‌توانستم از زیبایی ماه کامل که در آسمان شب می‌درخشد، شگفت‌زده نشوم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت full moon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «full moon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/full-moon

لغات نزدیک full moon

پیشنهاد بهبود معانی