با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Full Moon

ˈfʊlˈmuːn fʊlmuːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    full moons

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun singular countable
    زمین‌شناسی ماه کامل، ماه پُر، پُرماه، قرص کامل ماه، ماه شب چهارده، بدر
    • - As the full moon rose above the horizon, a sense of tranquility washed over me.
    • - با طلوع ماه کامل از افق، حس آرامش در وجودم جاری شد.
    • - I couldn't help but marvel at the beauty of the full moon shining brightly in the night sky.
    • - نمی‌توانستم از زیبایی ماه کامل که در آسمان شب می‌درخشد، شگفت‌زده نشوم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت full moon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «full moon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/full-moon

لغات نزدیک full moon

پیشنهاد بهبود معانی