آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Wedding

ˈwedɪŋ ˈwedɪŋ

شکل جمع:

weddings

معنی wedding | جمله با wedding

noun countable B1

عروسی، جشن عروسی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Her sister helped her organize the wedding.

خواهرش به او در سازماندهی جشن عروسی کمک کرد.

The wedding was held at a beautiful garden near the city.

عروسی در باغی زیبا نزدیک شهر برگزار شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

wedding ceremony

مراسم ازدواج

wedding gown

لباس عروس

a golden wedding

جشن پنجاهمین سال عروسی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wedding

  1. noun marriage rite
    Synonyms:
    marriage marriage ceremony union matrimony wedlock nuptials espousal spousal nuptial rite bridal bells hook
    Antonyms:

سوال‌های رایج wedding

شکل جمع wedding چی میشه؟

شکل جمع wedding در زبان انگلیسی weddings است.

ارجاع به لغت wedding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wedding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wedding

لغات نزدیک wedding

پیشنهاد بهبود معانی