فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wedding

ˈwedɪŋ ˈwedɪŋ

گذشته‌ی ساده:

wedded

شکل سوم:

wedded

سوم‌شخص مفرد:

weds

شکل جمع:

weddings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

عروسی، جشن عروسی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

wedding ceremony

مراسم ازدواج

wedding gown

لباس عروس

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a golden wedding

جشن پنجاهمین سال عروسی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wedding

  1. noun marriage rite
    Synonyms:
    marriage marriage ceremony union matrimony wedlock nuptials espousal spousal nuptial rite bridal bells hook
    Antonyms:
    divorce

ارجاع به لغت wedding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wedding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wedding

لغات نزدیک wedding

پیشنهاد بهبود معانی