شکل جمع:
marriagesازدواج، عروسی، جشن عروسی، زناشویی، یگانگی، اتحاد، عقید، ازدواج، پیمان ازدواج
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
marriage ceremonies
مراسم ازدواج
Her first marriage was not happy.
ازدواج اول او موفق نبود.
marriage certificate
قبالهی ازدواج
When is the marriage going to take place?
ازدواج کی انجام خواهد شد؟
This invention was the result of a marriage of two of his previous inventions.
این اختراع زادهی همآمیزی دو اختراع پیشین او بود.
let me not to the marriage of true minds admit impediments ...
(شکسپیر) نباید بر سر راه پیوند دو متفکر راستین موانعی ایجاد کنم ...
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «marriage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/marriage