با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Merger

ˈmɜːrdʒər ˈmɜːdʒə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mergers

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun countable C2
ممزوج‌کننده، ادغام، امتزاج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun countable
اقتصاد پیوند (به ویژه در مورد به هم پیوستن دو یا چند شرکت یا بانک و غیره به کار می رود
- The two companies' merger was approved by the shareholders.
- سهام‌داران ادغام آن دو شرکت را تصویب کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد merger

  1. noun consolidation
    Synonyms: alliance, amalgamation, cahoots, coadunation, coalition, combination, fusion, hookup, incorporation, lineup, melding, mergence, merging, organization, pool, takeover, tie-in, tie-up, unification, union
    Antonyms: division, parting, separation

ارجاع به لغت merger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «merger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/merger

لغات نزدیک merger

پیشنهاد بهبود معانی