امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hookup

    ˈhʊkʌp ˈhʊkʌp
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی (مثل تجمع امواج رادیو برای انتقال آن‌ها)، ارتباط

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hookup

    1. noun A logical or natural association between two or more things
      Synonyms:
      connection link attachment correlation interconnection plug interdependence interrelationship jack assemblage linkage outlet relation consolidation relationship tie-in

    ارجاع به لغت hookup

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hookup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hookup

    لغات نزدیک hookup

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return