Outlet

ˈaʊtlet / / -lɪt ˈaʊtlet / / -lɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    outlets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C2
روزنه، مجرای خروج، بازار فروش، مخرج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
noun countable
دررو، فروشگاه، پریز
- The smoke is expelled through an outlet on the top.
- دود از مجرای خروجی بالا بیرون داده می‌شود.
- This port is their only outlet on the Red Sea.
- این بندر یگانه بیرون‌راه (راه خروج) آن‌ها در دریای سرخ است.
- America became an outlet for Europe's surplus population.
- امریکا به دریچه‌ای برای خروج جمعیت اضافی اروپا تبدیل شد.
- This room has two electrical outlets.
- این اتاق دو خروجی برق دارد.
- I plugged in the radio to the outlet by the bed.
- رادیو را به پریز کنار تختخواب زدم.
- He found an outlet for his anger in chopping wood.
- با هیزم شکستن خشم خود را فرومی‌نشاند.
- sexual outlets
- وسایل ارضای غریزه‌ی جنسی
- The magazine was an outlet for the young poets whose work nobody would print.
- مجله راهی بود برای شعرای جوانی که کسی آثارشان را چاپ نمی‌کرد.
- Our farmers have a choice of several outlets.
- کشاورزان ما می‌توانند برای (فروش) فرآورده‌های خود از چندین بازار استفاده کنند.
- They must find new outlets for their industries.
- آنان باید برای صنایع خود بازارهای جدید بیابند.
- a discount outlet
- فروشگاه حراجی، فروشگاه با تخفیف
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outlet

  1. noun place or means of escape, release
    Synonyms: aperture, avenue, break, channel, crack, duct, egress, escape, exit, hole, nozzle, opening, orifice, porthole, release, safety valve, spout, tear, vent, way out
    Antonyms: egress, entrance
  2. noun store that sells discounted items
    Synonyms: factory store, market, mill store, seconds store, shop, showroom

ارجاع به لغت outlet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outlet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outlet

لغات نزدیک outlet

پیشنهاد بهبود معانی