آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ آبان ۱۴۰۳

    Outlier

    ˈaʊtˌlaɪər ˈaʊtˌlaɪə

    توضیحات:

    همچنین در معنای دوم می‌توان از outlier site به‌جای outlier استفاده کرد.

    معنی outlier | جمله با outlier

    noun countable

    خارج از رده، دورزی

    The artist's style was an outlier, setting her apart from her contemporaries.

    سبک این هنرمند یک سبک خارج از رده بود و او را از هم‌عصرانش متمایز می‌کرد.

    As an outlier in the group, she often offered unique perspectives that others overlooked.

    او به‌عنوان فردی خارج از رده در گروه، اغلب دیدگاه‌های منحصربه‌فردی را ارائه می‌کرد که دیگران آن را نادیده می‌گرفتند.

    noun countable

    خارج از محدوده، پرت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The artist's style is an outlier compared to the mainstream trends.

    سبک این هنرمند در مقایسه با روندهای جریان اصلی، پرت است.

    This remote cabin serves as an outlier from the usual tourist attractions.

    این کابین دورافتاده به‌عنوان نقطه‌ای خارج از محدوده از جاذبه‌های گردشگری معمولی عمل می‌کند.

    noun countable

    داده‌ی پرت، آمار پرت

    The scientist identified an outlier in the data that skewed the entire analysis.

    دانشمند در داده‌ها آماری پرت را پیدا کرد که کل تحلیل را منحرف کرد.

    The study revealed an outlier that raised questions about the initial hypothesis.

    این مطالعه یک داده‌ی پرت را نشان داد که سؤالاتی را در مورد فرضیه‌ی اولیه ایجاد کرد.

    noun countable

    زمین‌شناسی برون‌خواب، برون‌هسته (توده‌ی سنگ و صخره که در اثر فرسایش و سیل از بستر خود جدا شده است.)

    The outlier in the mountain range provided clues about the area's tectonic history.

    برون‌هسته در رشته‌کوه، سرنخ‌هایی در مورد تاریخ زمین‌ساختی این منطقه ارائه کرد.

    Researchers examined the outlier to understand its impact on the local ecosystem.

    محققان برای درک تأثیر آن بر اکوسیستم محلی، موارد برون‌خواب را بررسی کردند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت outlier

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «outlier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outlier

    لغات نزدیک outlier

    • - outlet
    • - outlet pass
    • - outlier
    • - outline
    • - outline plans
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.