گذشتهی ساده:
exitedشکل سوم:
exitedسومشخص مفرد:
exitsوجه وصفی حال:
exitingشکل جمع:
exitsخروجی، محل خروج، مخرج
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
My house is near the Gilman exit on interstate five.
خانهی من در نزدیکی خروجی گیلمن در بزرگراه پنجم قرار دارد.
a fire exit
برونراه آتشسوزی (راه خروجی هنگام آتشسوزی)
Exits and entrances are marked by blinking lights.
راههای خروجی و دخولی(برونراهها و درونراهها) با چراغ چشمکزن مشخص شدهاند.
خارج شدن، بیرون رفتن
to make a hasty exit from a place
با شتاب از جایی خارج شدن
His exit from the meeting was unexpected.
خروج او از جلسه غیرمنتظره بود.
ترک کردن، رها کردن
پیاده شدن
She will exit the airplane at Jacksonville.
او در جکسون ویل از هواپیما پیاده خواهد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exit