شکل جمع:
arrivalsورود، آمدن، رسیدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
the arrival of spring
آمدن بهار
Mina's arrival was delayed two hours.
رسیدن مینا دو ساعت به تأخیر افتاد.
از راه رسیده، تازهوارد، نووارد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The new arrivals went to the hotel.
تازهواردین به هتل رفتند.
The hotel staff was ready to welcome all the arrivals.
کارکنان هتل آمادهی استقبال از تمام مهمانان از راه رسیده بودند.
نوزاد، نورسیده
By the way, how is the arrival?
راستی حال نوزاد چطوره؟
Her new arrival was keeping her busy.
نوررسیدهی جدیدش او را مشغول کرده بود
ظهور، بروز، پیدایش
the arrival of democracy
ظهور دموکراسی
The arrival of the pandemic has disrupted businesses worldwide.
بروز این بیماری همهگیر باعث اختلال در تجارت در سراسر جهان شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «arrival» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arrival