آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Entrant

ˈentrənt ˈentrənt

معنی entrant | جمله با entrant

noun

وارد‌شونده، داوطلب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

There were thirty entrants for the beauty contest.

مسابقه‌ی زیبایی سی شرکت‌کننده داشت.

Women entrants to the naval academy.

زنانی که تازه وارد دانشکده‌ی نیروی دریایی شده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد entrant

  1. noun person entering competition, starting new activity
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده entrant

ارجاع به لغت entrant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «entrant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/entrant

لغات نزدیک entrant

پیشنهاد بهبود معانی