۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Spectator

ˈspekteɪtər spekˈteɪtə

شکل جمع:

spectators

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spectator

  1. noun person who watches event
    Synonyms:
    viewer watcher observer eyewitness onlooker bystander witness fan looker gazer seer beholder sports fan moviegoer theatergoer playgoer looker-on kibitzer gaper clapper standee stander-by perceiver showgoer
    Antonyms:
    participant

سوال‌های رایج spectator

شکل جمع spectator چی میشه؟

شکل جمع spectator در زبان انگلیسی spectators است.

ارجاع به لغت spectator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spectator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spectator

لغات نزدیک spectator

پیشنهاد بهبود معانی