امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Clapper

    ˈklæpər ˈklæpə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adverb
    زبانه زنگ، کف‌زننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد clapper

    1. noun Something resembling a tongue, sense 1
      Synonyms:
      tongue of a bell clack noisemaker
    1. noun Someone who applauds
      Synonyms:
      applauder
    1. noun A mobile mass of muscular tissue covered with mucous membrane and located in the oral cavity
      Synonyms:
      tongue lingua glossa
    1. noun Metal striker that hangs inside a bell and makes a sound by hitting the side
      Synonyms:
      tongue

    ارجاع به لغت clapper

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «clapper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clapper

    لغات نزدیک clapper

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return