انگلیسی آمریکایی معماری توفال سقف، تختهی روکار ساختمان
The old house had a charming exterior made of weathered clapboard.
خانهی قدیمی نمای بیرونی جذابی داشت که از تختهی روکار ساختمان ساخته شده بود.
We could hear the sound of raindrops hitting the clapboard during the stormy night.
در شب طوفانی صدای برخورد قطرات باران به توفال سقف را میشنیدیم.
قدیمی چوب روکوبی، تختهی چوبی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He used a hammer and nails to secure each piece of clapboard in place.
او از یک چکش و میخ برای محکم کردن هر تکه چوب روکوبی در جای خود استفاده کرد.
We used a sturdy clapboard to construct the staves for our wine barrels.
ما از یک تختهی چوبی محکم برای ساختن چوبهای بشکههای شراب خود استفاده کردیم.
کِلاکت، تختهنشان (ابزاری مکانیکی یا الکترونیکی برای هماهنگسازی صدا و تصویر در ساخت فیلم)
Each scene began with a loud bang of the clapboard in front of the camera.
هر صحنه با صدای بلند کلاکت جلوی دوربین شروع میشد.
The clapboard was essential for organizing the film footage during editing.
تختهنشان برای سازماندهی فیلم در طول تدوین ضروری بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clapboard» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clapboard