با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Seer

sɪr sɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بیننده، پیش‌بینی‌کننده، غیبگو، پیغمبر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد seer

  1. noun clairvoyant
    Synonyms: augur, channeller, crystal ball gazer, diviner, forecaster, fortune-teller, medium, oracle, palm reader, prophet, psychic, soothsayer

ارجاع به لغت seer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seer

لغات نزدیک seer

پیشنهاد بهبود معانی