گذشتهی ساده:
auguredشکل سوم:
auguredسومشخص مفرد:
augursوجه وصفی حال:
auguringشکل جمع:
augursغیبگو، فالبین، فالگیر، شگون، پیشبینی کردن (با تفال)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Cloudy skies augur rain.
آسمان ابری نشان باران است.
This event augurs well for the socialists.
این رویداد برای سوسیالیستها نویدبخش است.
نیامد داشتن، پیشبینی بد کردن، بدیمن بودن
نوید بخش بودن، آمد داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «augur» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/augur