امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Augur

ˈɒːɡər ˈɔːɡə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    augured
  • شکل سوم:

    augured
  • سوم‌شخص مفرد:

    augurs
  • وجه وصفی حال:

    auguring
  • شکل جمع:

    augurs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adverb
غیب‌گو، فال‌بین، فالگیر، شگون، پیش‌بینی کردن (با تفال)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Cloudy skies augur rain.
- آسمان ابری نشان باران است.
- This event augurs well for the socialists.
- این رویداد برای سوسیالیست‌ها نویدبخش است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد augur

  1. noun predictor
    Synonyms:
    diviner forecaster harbinger herald oracle prognosticator prophet seer soothsayer
  1. verb predict; be an omen of
    Synonyms:
    adumbrate bespeak bode call it call the shots crystal-ball figure out forecast foreshadow foretell harbinger have a hunch herald portend presage prognosticate promise prophesy psych out read signify soothsay

Collocations

  • augur ill

    نیامد داشتن، پیش‌بینی بد کردن، بدیمن بودن

  • augur well

    نوید بخش بودن، آمد داشتن

ارجاع به لغت augur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «augur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/augur

لغات نزدیک augur

پیشنهاد بهبود معانی