۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Figure Out

ˈfɪɡjərˈaʊt ˈfɪɡəaʊt

گذشته‌ی ساده:

figured out

شکل سوم:

figured out

سوم‌شخص مفرد:

figures out

وجه وصفی حال:

figuring out

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb verb - transitive informal B2

فهمیدن، یافتن، سر در آوردن، پیدا کردن

Can you help me figure out where I left my keys?

آیا می‌توانید به من کمک کنید تا بفهمم کلیدهایم را کجا گذاشته‌ام؟

I need to figure out how to solve this math problem.

من باید سر در بیاورم که چگونه این مسئله‌ی ریاضی را حل کنم.

phrasal verb

حل کردن، حل‌و‌فصل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She was able to figure out the puzzle in record time.

او توانست این معما را در زمان رکوردی حل کند.

We need to figure out this issue before it gets worse.

ما باید این مشکل را قبل‌از بدتر شدن، حل‌و‌فصل کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد figure out

  1. transitive verb grasp mentally
    Synonyms:
    understand comprehend

سوال‌های رایج figure out

گذشته‌ی ساده figure out چی میشه؟

گذشته‌ی ساده figure out در زبان انگلیسی figured out است.

شکل سوم figure out چی میشه؟

شکل سوم figure out در زبان انگلیسی figured out است.

وجه وصفی حال figure out چی میشه؟

وجه وصفی حال figure out در زبان انگلیسی figuring out است.

سوم‌شخص مفرد figure out چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد figure out در زبان انگلیسی figures out است.

ارجاع به لغت figure out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «figure out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/figure-out

لغات نزدیک figure out

پیشنهاد بهبود معانی