گذشتهی ساده:
portendedشکل سوم:
portendedسومشخص مفرد:
portendsوجه وصفی حال:
portendingاز پیش خبر دادن، پیشگویی کردن، حاکی بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
These strange events portend evil.
این رویدادهای پیشنمایی عجیب و غریب شگون بدی دارند.
Does a black cat portend trouble?
آیا گربهی سیاه نحس است؟
His resignation portends the Democrats' defeat in the coming elections.
استعفای او نشانهی شکست دموکراتها در انتخابات آینده است.
When will this war end no one can portend.
هیچکس نمیتواند پیشبینی کند که این جنگ کی تمام خواهد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «portend» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/portend