گذشتهی ساده:
forewarnedشکل سوم:
forewarnedسومشخص مفرد:
forewarnsوجه وصفی حال:
forewarningازپیش اخطار کردن، قبلا اگاهانیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Be forewarned; I will not tolerate lying!
از حالا بدانید ـ دروغ را تحمل نخواهم کرد!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «forewarn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forewarn