آیکن بنر

باران و لیست کامل تمام لغات آب‌وهوا به انگلیسی

باران و لیست کامل لغات آب‌وهوا به انگلیسی

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Tip Off

ˈtɪpˈɒf tɪpɒf

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): tip-off

معنی tip off | جمله با tip off

phrasal verb C2

اطلاع دادن، خبر دادن، آمار دادن، هشدار دادن

The anonymous caller tipped off the police about the robbery.

تماس‌گیرنده‌ی ناشناس به پلیس در مورد سرقت خبر داد.

The coach tipped off the players about the opponent's strategy.

مربی به بازیکنان درباره‌ی استراتژی حریف هشدار داد.

noun singular countable informal

خبر محرمانه، اطلاعات سری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Her anonymous tip-off led to the arrest of the criminals.

اطلاعات سری او منجر به دستگیری مجرمان شد.

The tip-off came just in time to prevent the robbery.

این خبر محرمانه‌، دقیقاً به‌موقع برای جلوگیری از سرقت رسید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tip off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tip off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tip-off-2

لغات نزدیک tip off

پیشنهاد بهبود معانی