آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ دی ۱۴۰۳

    Flag

    flæɡ flæɡ

    گذشته‌ی ساده:

    flagged

    شکل سوم:

    flagged

    سوم‌شخص مفرد:

    flags

    وجه وصفی حال:

    flagging

    شکل جمع:

    flags

    معنی flag | جمله با flag

    noun countable B1

    پرچم، بیرق، علم

    flag, پرچم، بیرق، علم
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    Iran's tricolor flag

    پرچم سه رنگ ایران

    to hoist (or raise) a flag

    پرچم برافراشتن

    noun countable

    گیاه‌شناسی زنبق

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    She planted a variety of flags in her garden, including purple, yellow, and white ones.

    او زنبق‌های متنوعی شامل بنفش، زرد و سفید در باغچه‌اش کاشت.

    The flag is a flower that comes in a variety of colors.

    زنبق گلی است که رنگ‌های مختلفی دارد.

    noun countable

    دم آهو

    noun countable

    سنگ‌فرش

    The patio was paved with beautiful flags.

    حیاط خلوت با سنگ‌فرش‌های زیبایی پوشیده شده بود.

    The garden path was made of flat flags.

    مسیر باغ از جنس سنگ‌فرش تخت بود.

    verb - transitive

    با پرچم علامت دادن، (با تکان دادن پرچم) متوقف کردن، صدا زدن، نگه داشتن

    The guards flagged down the truck.

    پاسداران کامیون‌ها را متوقف کردند.

    Flag me a taxi quickly or I'll miss my train.

    زود یک تاکسی برایم صدا بزن و الا به قطار نخواهم رسید.

    verb - transitive

    با پرچم آذین یا تزئین کردن، پرچم‌دار کردن، پرچم زدن به

    The road was flagged at regular intervals.

    جاده در فواصل معین با پرچم آذین شده بود.

    The soldier will flag the area where the bomb was found.

    سرباز به منطقه‌ی بمب‌گذاری‌شده پرچم خواهد زد.

    verb - transitive

    جریمه کردن

    The referee will flag any fouls committed during the game.

    داور همه‌ی خطاهای مسابقه را جریمه خواهد کرد.

    The team will flag any players who are not following the rules.

    تیم هر بازیکنی را که قوانین را رعایت نکند، جریمه خواهد کرد.

    verb - intransitive

    سست شدن، شل شدن، از پا افتادن، کم شدن انرژی، پژمرده شدن، پژمردن، کاهش یافتن، پایین رفتن، پایین افتادن

    His energy flagged.

    انرژی او رو به کاهش گذاشت.

    The runner began to flag near the end of the marathon.

    انرژی دونده در نزدیکی خط پایان ماراتون کاهش یافت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد flag

    1. noun pennant, symbol
      Synonyms:
      symbol emblem ensign banner standard streamer pennon colors jack burgee banderole bannerol gonfalon
    1. verb decline, fall off
      Synonyms:
      weaken fail deteriorate fade sink wane ebb sag languish slump droop wilt die abate taper off peter out pine weary faint succumb
      Antonyms:
      increase strengthen rise do well
    1. verb signal
      Synonyms:
      indicate warn wave gesture motion give a sign to hail salute

    Collocations

    dip the flag

    (بنابه‌احترام یا هنگام رژه) پرچم فرود آوردن، پرچم خم کردن

    Idioms

    a flag of convenience

    پرچم کشور بیگانه که کشتی تحت آن حرکت می‌کند (برای دادن مالیات کمتر و غیره)

    fly (or show or wave) the flag

    (با به احتراز در آوردن پرچم) حمایت خود را ابراز داشتن

    keep the flag flying

    به پشتیبانی از مرام (یا وطن و غیره‌ی خود) ادامه دادن

    سوال‌های رایج flag

    معنی flag به فارسی چی میشه؟

    کلمه "flag" در زبان انگلیسی دارای معانی و کاربردهای متنوعی است که به زمینه‌های مختلفی تعلق دارد. در ادامه به بررسی معانی و نکات جالب این کلمه می‌پردازیم.

    ۱. پرچم

    یکی از معانی اصلی "flag"، پرچم است. پرچم‌ها معمولاً نمادهایی از کشورها، سازمان‌ها یا گروه‌ها هستند و برای نمایش هویت و نمادین بودن آنها استفاده می‌شوند. پرچم‌ها معمولاً رنگ‌ها و نشانه‌های خاصی دارند که می‌توانند تاریخ، فرهنگ و ارزش‌های یک ملت را نمایان کنند.

    ۲. علامت‌گذاری یا نشانه‌گذاری

    در برخی موارد، "flag" به معنای علامت‌گذاری یا نشانه‌گذاری است. به عنوان مثال، در برنامه‌نویسی، از "flag" برای نشان دادن وضعیت خاصی استفاده می‌شود. برای مثال، یک "flag" می‌تواند نشان دهد که یک عملیات انجام شده یا یک شرط خاص برقرار است. این کاربرد نشان‌دهنده اهمیت "flag" در سیستم‌های کامپیوتری و نرم‌افزاری است.

    ۳. هشدار یا اعلان

    در زمینه‌های مختلف، "flag" به معنای هشدار یا اعلان نیز به کار می‌رود. به عنوان مثال، در ورزش، هنگامی که داور یک خطا را تشخیص می‌دهد، ممکن است از یک پرچم برای اعلام آن استفاده کند. همچنین در زمینه‌های امنیتی یا نظامی، پرچم‌ها می‌توانند به عنوان هشداردهنده‌ها عمل کنند.

    ۴. استفاده در بازی‌ها

    در بازی‌های ویدیویی و رایانه‌ای، "flag" به عنوان یک عنصر کلیدی در بسیاری از بازی‌ها به کار می‌رود. به عنوان مثال، در بازی‌های تیمی، تیم‌ها ممکن است هدفشان گرفتن پرچم حریف باشد. این نوع بازی‌ها نه تنها سرگرم‌کننده هستند بلکه نیاز به همکاری و استراتژی نیز دارند.

    ۵. کاربرد فرهنگی و اجتماعی

    پرچم‌ها همچنین در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی به کار می‌روند. به عنوان مثال، در جنبش‌های اجتماعی و سیاسی، استفاده از پرچم‌ها به عنوان نماد مبارزه و هویت جمعی رایج است. پرچم‌ها می‌توانند پیام‌هایی از جمله آزادی، عدالت و حقوق بشر را منتقل کنند.

    نکات جالب

    - تاریخچه پرچم‌ها: تاریخچه استفاده از پرچم‌ها به دوران باستان برمی‌گردد. در جنگ‌ها، سربازان برای شناسایی یکدیگر و همچنین نشان دادن هویت گروهی خود از پرچم‌ها استفاده می‌کردند.

    - پرچم‌های غیررسمی: علاوه بر پرچم‌های ملی، بسیاری از گروه‌ها و سازمان‌ها پرچم‌های غیررسمی دارند که نشان‌دهنده هویت و ارزش‌های آنهاست.

    - پرچم‌ها در طبیعت: در دنیای طبیعی، برخی از جانوران نیز از رنگ‌ها و الگوهای خاصی برای جلب توجه یا هشدار به دشمنان استفاده می‌کنند که می‌توان آن را به نوعی از "flag" تعبیر کرد.

    گذشته‌ی ساده flag چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده flag در زبان انگلیسی flagged است.

    شکل سوم flag چی میشه؟

    شکل سوم flag در زبان انگلیسی flagged است.

    شکل جمع flag چی میشه؟

    شکل جمع flag در زبان انگلیسی flags است.

    وجه وصفی حال flag چی میشه؟

    وجه وصفی حال flag در زبان انگلیسی flagging است.

    سوم‌شخص مفرد flag چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد flag در زبان انگلیسی flags است.

    ارجاع به لغت flag

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «flag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flag

    لغات نزدیک flag

    • - flacon
    • - flacourtia
    • - flag
    • - flag byte
    • - flag day
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.