گذشتهی ساده:
diedشکل سوم:
diedسومشخص مفرد:
diesوجه وصفی حال:
dyingشکل جمع:
diceتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(در مورد صدا و شهرت و غیره) کمکم از بین رفتن یا ضعیف شدن، محو شدن
(گیاه) تا ریشه خشکیدن
یکی یکی مردن، تا نفر آخر مردن
نابود شدن، منقرض شدن، از بین رفتن، منسوخ شدن
تحلیل رفتن، رو به نابودی رفتن، مردن
به مرگ طبیعی مردن
سختجان بودن، تا دم آخر مبارزه یا مقاومت کردن، جان سختی کردن
تا پای جان، تا پای مرگ، یار همیشگی
زیر شکنجه مردن
تا آخرین نفس جنگیدن، در حال نبرد دلیرانه مردن، جان خود را فدا کردن
با شجاعت مردن، تا دم مرگ جنگیدن، مردانه جان دادن
die in bed (or die in one's bed)
در اثر پیری یا بیماری مردن
مردن در زمان اشتغال به کار و فعالیت، پیش از بازنشستگی مردن
die in one's boots (or die with one's boots on)
در عین فعالیت و سلامتی مردن (مثلاً در حادثه یا جنگ)
از خنده روده بر شدن
(روی بته مردن مثل خیار و غیره) ناموفق شدن (به خاطر عدم همکاری یا کوشش و غیره)
به مرگ طبیعی مردن
بدون بیماری و بستری شدن مردن، حین کار یا نبرد مردن
ترک عادت موجب مرض است
امید را از دست نده، امیدوار باش، آیهی یأس نخوان
تا پای جان، تا پای مرگ، یار همیشگی
واژه "die" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متنوعی دارد که میتوان آنها را در زمینههای مختلف بررسی کرد. این کلمه به طور کلی به معنای "مردن" یا "فوت کردن" است، اما معانی و کاربردهای دیگری نیز دارد که در اینجا به بررسی آنها میپردازیم.
معنای اصلی: مرگ
اولین و مهمترین معنی "die" به مرگ مربوط میشود. این واژه به حالتی اشاره دارد که موجودی زنده دیگر نمیتواند به زندگی ادامه دهد. این مفهوم نه تنها در مورد انسانها بلکه در مورد حیوانات و گیاهان نیز صدق میکند. مرگ یکی از موضوعات مهم در ادبیات، فلسفه و حتی علم است و در بسیاری از فرهنگها، مراسم و آداب خاصی برای آن وجود دارد.
کاربرد مجازی
"Die" همچنین میتواند به صورت مجازی استفاده شود. به عنوان مثال، در جملاتی مانند "I could die of laughter" (من از خنده میمیرم) به معنای شدت احساسات و هیجانات است. این نوع کاربرد نشاندهندهی قدرت بیان در زبان انگلیسی است و به مخاطب احساسات عمیقتری را منتقل میکند.
در زبان عامیانه
در زبان محاورهای، "die" ممکن است به صورت غیررسمی و در متنهای طنزآمیز و سرگرمکننده به کار رود. به عنوان مثال، جملاتی مانند "I’m dying to know" به معنای اشتیاق شدید برای دانستن چیزی است. این نوع بیانها نشاندهندهی تنوع و خلاقیت در استفاده از زبان است.
اصطلاحات مرتبط
واژه "die" در اصطلاحات مختلف نیز به کار میرود. به عنوان مثال، "die hard" به معنای فردی است که به شدت بر عقاید خود پایبند است یا در مقابل تغییرات مقاومت میکند. همچنین، "die off" به معنای از بین رفتن تدریجی یک جمعیت یا گونه است.
بازیهای رومیزی و دایرهها
در زمینه بازیها، "die" به معنای تاس (در زبان انگلیسی به صورت جمع "dice" است) به کار میرود. تاس وسیلهای است که برای تصادفی کردن نتایج در بازیها استفاده میشود و معمولاً شش وجه دارد. این کاربرد نشاندهندهی جنبههای تفریحی و اجتماعی زبان است.
نکات جالب
- تاریخچه: واژه "die" در زبان آلمانی و زبانهای هندو-اروپایی ریشه دارد و به معنای "پیش آمدن" یا "اتفاق افتادن" نیز استفاده میشده است.
- تفاوتهای زبانی: در زبانهای مختلف، معانی و کاربردهای این واژه ممکن است متفاوت باشد و به فرهنگهای خاصی وابسته باشد.
- شعر و ادبیات: در ادبیات، مرگ به عنوان موضوعی پر تکرار و عمیق مورد بررسی قرار میگیرد و نویسندگان و شاعران با استفاده از واژه "die" به ابراز احساسات و تفکرات خود میپردازند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «die» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/die