آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ تیر ۱۴۰۲

    Drop Off

    ˈdrɑːpˈɒf drɒpɒf

    توضیحات:

    شکل‌های نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): dropoff و drop-off

    معنی drop off | جمله با drop off

    phrasal verb verb - intransitive

    به خواب رفتن

    I was so exhausted that I dropped off during the movie and missed the ending.

    به‌حدی خسته بودم که در حین فیلم به خواب رفتم و پایان را ندیدم.

    After a long day at work, I usually drop off as soon as I get home.

    بعد از یک روز طولانی در محل کار، معمولاً به محض رسیدن به خانه از به خواب می‌روم.

    phrasal verb

    کاهش یافتن، تقلیل یافتن، کم شدن، افت کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The temperature drops off significantly once the sun sets.

    وقتی خورشید غروب می‌کند دما به‌طور قابل توجهی کاهش می‌یابد.

    Our sales have been dropping off steadily for the past few weeks.

    میزان فروش ما در چند هفته‌ی گذشته به‌طور پیوسته در حال کاهش بوده است.

    noun countable

    کاهش، تقلیل، افت

    The dropoff in sales has been concerning for the company.

    کاهش فروش برای این شرکت نگران‌کننده بوده است.

    The drop-off in the number of students enrolled in the school has led to budget cuts.

    کاهش تعداد دانش‌آموزانی که در مدرسه ثبت‌نام کرده‌اند، منجر به کاهش بودجه شده است.

    phrasal verb informal

    رساندن، تحویل دادن (با ماشین)

    Can you drop off the package at the post office on your way home?

    آیا می‌توانید در راه خانه، بسته را به اداره‌ی پست تحویل دهید؟

    Could you please drop off this letter to my neighbor's house down the street?

    آیا می‌توانی این نامه را به خانه‌ی همسایه‌ام در پایین خیابان برسانی؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The bus driver promised to drop off the kids at school before 8 am.

    راننده‌ی اتوبوس قول داد که بچه‌ها را پیش از ساعت ۸ صبح در مدرسه پیاده کند (برساند).

    noun countable

    سراشیبی تند، سرازیری تند

    The driver cautiously approached the drop-off on the winding road.

    راننده با احتیاط به سراشیبی تند در جاده‌ی پرپیچ‌وخم نزدیک شد.

    The hikers were warned about the dangerous drop-off ahead of them.

    به کوهنوردان در مورد سرازیری تند خطرناک پیش‌رو هشدار داده شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد drop off

    1. verb decrease
      Synonyms:
      lessen decline diminish fall off fall away slacken slide slip slump dwindle sag
      Antonyms:
      increase rise go up
    1. verb deliver
      Synonyms:
      give hand over present deposit unload set down leave let off
      Antonyms:
      receive take away
    1. verb fall asleep
      Synonyms:
      snooze doze nod doze off nod off drowse catnap have forty winks
      Antonyms:
      wake awake

    ارجاع به لغت drop off

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «drop off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drop-off

    لغات نزدیک drop off

    • - drop letter
    • - drop of brandy
    • - drop off
    • - drop out
    • - drop over
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.