زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

خراب کردن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / kharaab kardan /

to bust, to impair, to mangle, to botch, to break, to tamper, to contaminate to ruin, to spoil, to kibosh, to kybosh, to taint, to rot, to tear, to trash, to goof, to fuck up

از کار انداختن

کمبود خواب می‌تواند عملکرد شناختی را خراب کند.

Lack of sleep can impair cognitive function.

او سعی کرد گزارش را با افزودن اطلاعات بی‌ربط خراب کند.

He tried to mangle the report by adding irrelevant information.

فعل متعدی
فونتیک فارسی / kharaab kardan /

to demolish, to wreck, to destroy, to devastate, to decay, to mess, to ruin, to dilapidate, to unmake, to lay waste, to mar, to cock, to cave in, to blemish, to attack, to blot, to boob, to corrupt, to damage, to damn, to damp, to cloud, to deface, to defile, to deform, to fray, to disorganize, to degrade, to dish, to konck out, to warp, to muck, to muddle, to smudge, to scuttle, to scupper, to muss, to multilate, to perish, to zap, to turn, to unbuild

ویران کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

برای ساختن این راه لازم بود که پنج خانه را خراب کنند.

To build this road they had to demolish five houses.

آبنبات و شیرینی زیاد دندانت را خراب می‌کند.

Too much candy and sweets will ruin your teeth.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خراب کردن

  1. مترادف:
    تخریب کردن ویران ساختن
    متضاد:
    آباد کردن ساختن تعمیر کردن مرمت کردن

سوال‌های رایج خراب کردن

خراب کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «خراب کردن» در زبان انگلیسی به Damage یا Destroy ترجمه می‌شود.

خراب کردن به معنای وارد کردن آسیب، نقصان یا تخریب به چیزی است که می‌تواند جسمی، معنوی یا مفهومی باشد. این فعل نشان‌دهنده فرایندی است که در آن ساختار، کیفیت یا کارایی یک شیء، سیستم، یا وضعیت به گونه‌ای دچار اختلال یا کاهش می‌شود که دیگر به شکل مطلوب یا اولیه خود باقی نمی‌ماند. در بسیاری از زمینه‌ها، خراب کردن می‌تواند تأثیرات جبران‌ناپذیر یا مخربی بر جای گذارد که نیازمند تعمیر، بازسازی یا جایگزینی است.

از منظر فنی و صنعتی، خراب کردن می‌تواند به معنای آسیب دیدن تجهیزات، ماشین‌آلات، یا زیرساخت‌ها باشد که موجب کاهش کارایی، ایجاد خطرات ایمنی و هزینه‌های اضافی می‌شود. این نوع تخریب ممکن است به دلایل مختلفی از جمله استفاده نادرست، سهل‌انگاری، یا فرسودگی طبیعی رخ دهد و مدیریت آن یکی از مسائل مهم در نگهداری و بهره‌برداری است. همچنین در مهندسی و طراحی، تلاش می‌شود با استفاده از مواد مقاوم و سیستم‌های ایمنی، روند خراب شدن به تعویق افتاده و یا کنترل شود.

در حوزه محیط زیست، خراب کردن می‌تواند به معنی تخریب منابع طبیعی مانند جنگل‌ها، خاک، آب‌ها و زیستگاه‌های حیوانات باشد که پیامدهای زیست‌محیطی گسترده‌ای دارد. این تخریب‌ها اغلب منجر به کاهش تنوع زیستی، آلودگی و تغییرات اقلیمی می‌شوند که سلامت و تداوم زندگی انسان‌ها و دیگر موجودات را به خطر می‌اندازد. به همین دلیل حفظ محیط زیست و جلوگیری از خراب کردن منابع طبیعی یکی از اولویت‌های مهم جوامع مدرن به شمار می‌رود.

از دیدگاه روانشناسی و اجتماعی، خراب کردن ممکن است به معنای آسیب رساندن به روابط انسانی، اعتماد و امنیت روانی باشد. رفتارهای مخرب مانند توهین، تهمت، یا تخریب شخصیت می‌توانند روابط را خراب کرده و باعث آسیب‌های روانی عمیقی شوند که گاهی به سختی قابل ترمیم هستند. در این زمینه، خراب کردن تنها محدود به اجسام یا محیط فیزیکی نیست، بلکه می‌تواند به صورت نمادین به تخریب ارزش‌ها، امیدها و انگیزه‌ها نیز اشاره داشته باشد.

خراب کردن یک مفهوم گسترده است که بسته به زمینه و شرایط می‌تواند معانی مختلف و پیامدهای متعددی داشته باشد. چه در بعد فیزیکی، چه در بعد روانی و اجتماعی، این فرایند معمولاً منفی تلقی شده و اغلب تلاش‌ها بر جلوگیری، کاهش و اصلاح آن متمرکز است تا اثرات زیان‌بار آن به حداقل برسد.

ارجاع به لغت خراب کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خراب کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خراب کردن

لغات نزدیک خراب کردن

پیشنهاد بهبود معانی