to demolish, to ruin, to spoil
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عامیانه trash
کلمهی «تخریب کردن» در زبان انگلیسی به destroy یا demolish ترجمه میشود؛ انتخاب بین این دو بستگی به بافت دارد: اگر منظور نابودسازی کامل و عمومی باشد، معمولاً از destroy استفاده میشود، اما اگر دربارهی خرابکردن سازهها یا ساختمانها باشد، demolish رایجتر است.
تخریب کردن بهمعنای وارد آوردن آسیب جدی و هدفمند به یک شیء، ساختار، اندیشه یا پدیده بهگونهای است که عملکرد، یکپارچگی یا موجودیت آن بهکلی از بین برود. این عمل ممکن است فیزیکی، روانی، اجتماعی یا حتی نمادین باشد. تخریب کردن در معنای فیزیکی، شامل خراب کردن ساختمانها، پلها، دیوارها یا هر سازهی ساختهشده توسط انسان است که یا دیگر کارکردی ندارند، یا باید جای خود را به ساختاری جدید بدهند. این نوع تخریب معمولاً با برنامهریزی، ابزارهای مهندسی و رعایت استانداردهای ایمنی انجام میشود تا خطرات احتمالی به حداقل برسد.
در حوزهی روانشناسی و روابط انسانی، تخریب کردن میتواند اشاره به رفتارهایی داشته باشد که به روابط، اعتماد یا عزتنفس دیگران آسیب وارد میکند. برای مثال، تحقیر مداوم یک فرد، ایجاد احساس بیارزشی، یا حمله به شخصیت کسی میتواند مصداق «تخریب روانی» باشد. در اینگونه موارد، آنچه تخریب میشود نه یک شیء یا ساختمان، بلکه بنیانهای نامرئی اما عمیق انسان است که گاه بازسازیاش سالها زمان میبرد. چنین تخریبی اغلب پیامدهای بلندمدت دارد و آثارش در قالب اضطراب، افسردگی یا بیاعتمادی ظاهر میشود.
در فضای اجتماعی نیز مفهوم تخریب نمود پیدا میکند. گاه نهادهایی، با تصمیمات یا اقدامات نسنجیده، اعتماد عمومی را تخریب میکنند؛ یا جامعهای، در اثر تکرار ناکامی و بیعدالتی، دچار فروپاشی انسجام اجتماعی میشود. همچنین، در جریان منازعات تاریخی یا درگیریهای قومی و سیاسی، آثار فرهنگی و نمادهای هویتی یک ملت یا قوم ممکن است هدف تخریب عمدی قرار گیرند. اینگونه تخریبها که به «تخریب فرهنگی» یا cultural destruction شناخته میشوند، نوعی حذف حافظهی جمعی و پاکسازی تاریخی بهشمار میآیند.
از منظر زیستمحیطی نیز تخریب مفهومی گسترده دارد. جنگلزدایی، آلودگی گستردهی آبها، نابودی زیستگاههای طبیعی و شکار بیرویهی گونههای جانوری، همگی مصادیقی از تخریب محیطزیست هستند. این نوع تخریب نهتنها به حیات موجودات دیگر، بلکه به توازن زیستی کرهی زمین و در نهایت خود انسان آسیب میزند. در این معنا، تخریب، حاصل ناآگاهی، طمع یا بیتوجهی به پیامدهای درازمدت رفتارهای انسانی است که گاه غیرقابلجبران میشود.
تخریب میتواند گاه شکلی از گذار هم باشد؛ یعنی برای ساختن چیزی نو، باید ساختار کهنه یا ناکارآمد پیشین را تخریب کرد. در این نگاه، تخریب نه صرفاً عملی منفی، بلکه مرحلهای ضروری در فرآیند بازآفرینی، نوسازی و تحول محسوب میشود. تخریب آگاهانه، مسئولانه و هدفمند میتواند مقدمهای بر ساختن باشد، اما اگر بدون خرد، انگیزه یا آیندهنگری انجام شود، صرفاً به ویرانی میانجامد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تخریب کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تخریب کردن