to consume, to corrode, to eradicate, to dismantle, to dissolve, to eliminate, to exterminate, to overturn, to ruin, to spoil, to efface, to kill, to emasculate, to annihilate, to obliterate, to discreate, to destroy, to wipe out, to extirpate, to do away with
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما باید هرگونه شک و تردید را از ذهنمان از بین ببریم.
We must eliminate any trace of doubt from our minds.
آتشسوزیها هزاران زمین جنگل را از بین برد.
The wildfires consumed thousands of acres of forest.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «از بین بردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/از بین بردن