فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تخس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(بچه) لجوج، خودسر، سرکش، بازیگوش

فونتیک فارسی

tokhs
صفت

naughty, mischievous, jackanapes, disobedient, bad, unruly, wanton, pesky, intractable, elfish, punkish, rascally, impish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

یک دسته بچه‌ی تخس

a bunch of unruly children

بچه‌ی تخس

a wanton child

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تخس

  1. مترادف:
    خودسر سرکش لجوج نافرمان یک‌دنده
    متضاد:
    حرف‌شنو

ارجاع به لغت تخس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تخس

لغات نزدیک تخس

پیشنهاد بهبود معانی