امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نافرمان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

naafarmaan
balky, defiant, disobedient, insubordinate, mean, noncompliant, perverse, rambunctious, rebel, rebellious, recalcitrant, refractory, unruly, wayward, wild

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
عامیانه stroppy
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نافرمان

ارجاع به لغت نافرمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نافرمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نافرمان

لغات نزدیک نافرمان

پیشنهاد بهبود معانی