-
نافرمان، متمرد، سرکش
-
فونتیک فارسی
yaaghi
-
اسم
rebel, outlaw, insurgent, recalcitrant, mutineer, rebellious, unruly
-
- او را یاغی شناختند.
- - He was adjudged a rebel.
مترادف و متضاد یاغی
- سرکش، شورشی، طغیانگر، عصیانگر، گردنکش، متجاسر، متمرد، نافرمان ≠ رام، مطیع