گذشتهی ساده:
concertedشکل سوم:
concertedسومشخص مفرد:
concertsوجه وصفی حال:
concertingشکل جمع:
concertsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کسی که به کنسرت میرود، کنسرترو
متفقا، با هماهنگی، با هم
in concert with (someone or something)
در همکاری یا هماهنگی با (شخص یا چیزی)
در آمادگی کامل، حاضر و آماده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «concert» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/concert