فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Musical

ˈmjuːzɪkl ˈmjuːzɪkl

شکل جمع:

musicals

صفت تفضیلی:

more musical

صفت عالی:

most musical

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2

موزیکال، دارای آهنگ، موسقی‌دار، موسیقیایی، آهنگین

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He has musical talent.

او استعداد موسیقی دارد.

Sa'di's prose is musical.

نثر سعدی آهنگین است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a musical show

نمایش دارای موسیقی (خنیایی)

a musical comedy

شادمایش خنیایی (موسیقیایی)

Evita was a very successful musical.

«اویتا» نمایش خنیایی بسیار موفقی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد musical

  1. adjective harmonic, lyrical
    Synonyms:
    harmonious melodious tuneful sweet agreeable pleasing melodic choral vocal rhythmic lilting blending mellow tuned consonant dulcet songful silvery chiming euphonious symphonious symphonic orchestral operatic lyrical
    Antonyms:
    discordant inharmonious cacophonous dissonant unmusical

لغات هم‌خانواده musical

ارجاع به لغت musical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «musical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/musical

لغات نزدیک musical

پیشنهاد بهبود معانی