امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dulcet

ˈdʌlsɪt ˈdʌlsɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ادبی گوش‌نواز، خوش‌آهنگ، ملایم، دل‌نشین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The dulcet tones of the violin filled the room with warmth.
- صدای ملایم ویولن اتاق را پر از شوروشوق کرد.
- She spoke in a dulcet voice that captivated everyone around her.
- با صدایی دل‌نشین صحبت می‌کرد که تمام اطرافیانش را مجذوب خود کرد.
adjective
شیرین
- She savored the dulcet flavor of the ripe strawberries, relishing their sweetness.
- او طعم شیرین توت‌فرنگی‌های رسیده را می‌چشید و از شیرینی آن‌ها لذت می‌برد.
- The dessert was a dulcet masterpiece, combining chocolate and caramel perfectly.
- دسر کار بی‌نظیر شیرینی بود که شکلات و کارامل کاملاً ترکیب می‌شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dulcet

  1. adjective melodious
    Synonyms:
    agreeable musical pleasing to the ear pleasurable sweet sweet-sounding

ارجاع به لغت dulcet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dulcet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dulcet

لغات نزدیک dulcet

پیشنهاد بهبود معانی