شکل جمع:
sweetsصفت تفضیلی:
sweeterصفت عالی:
sweetestدر معنای پنجم در انگلیسی آمریکایی بهجای sweet از candy استفاده میشود.
شیرین (طعم)
These dates are very sweet.
این خرماها خیلی شیریناند.
I always crave something sweet after dinner.
من همیشه بعداز شام هوس چیزی شیرین میکنم.
These grapes are so sweet, they taste like candy!
این انگورها خیلی شیرین هستند، مزهی آبنبات میدهند!
The sweet dessert was the perfect ending to the meal.
دسر شیرین، پایان کاملی برای غذا بود.
sweet wine
شراب شیرین
sweet water
آب شیرین
شیرین، دلنشین، دلچسب، دلپذیر، خوشایند، مطبوع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sweet melody of the birds filled the air.
آهنگ دلپذیر پرندگان فضا را پر کرده بود.
There's a sweet sense of accomplishment after finishing a difficult task.
پساز اتمام کاری دشوار، حس شیرینی از موفقیت وجود دارد.
The sweet memory of our childhood summers always makes me smile.
خاطرهی شیرین تابستانهای کودکیمان همیشه مرا به لبخند میاندازد.
The sweet aroma of baking bread wafted through the house.
عطر دلنشین نان پختهشده، در خانه پیچیده بود.
Her sweet smile could brighten anyone's day.
لبخند دلچسب او میتوانست روز هر کسی را روشن کند.
sweet praise
تعریف خوشایند
the sweet sounds of Mozart
نواهای دلانگیز موتزارت
a sweet kiss
بوسهی دلچسب
a sweet revenge
انتقام لذتبخش
the sweet smell of this soap
بوی مطبوع این صابون
a sweet girl
دختری دلنشین
جذاب، دوستداشتنی، شیرین، تودلبرو، قشنگ (معمولاً برای کسی یا چیزی کوچک استفاده میشود)
They found a sweet little kitten abandoned in the park.
آنها بچهگربهی شیرین و کوچکی را در پارک، رهاشده پیدا کردند.
She is such a sweet child, always helping others.
او بچهی خیلی دوستداشتنیای است، همیشه به دیگران کمک می کند.
They have a sweet cottage by the sea.
آنها کلبهی قشنگی در کنار دریا دارند.
مهربان، خوشرفتار، خوب
She has such a sweet disposition; everyone loves being around her.
او خیلی مهربان است؛ همه از بودن در کنارش لذت میبرند.
The waitress was very sweet and attentive to our needs.
پیشخدمت خیلی خوشرفتار بود و به نیازهای ما توجه داشت.
He's a really sweet guy, always willing to lend a hand.
او واقعاً پسر مهربانی است، همیشه آمادهی کمک است.
It was so sweet of you to remember my birthday.
خیلی لطف کردی که تولدم را به یاد داشتی.
انگلیسی بریتانیایی آبنبات
The jar was filled with colorful sweets of different shapes.
شیشه پر از آبنباتهای رنگارنگ با اشکال مختلف بود.
Sweets are often given as treats to children.
آبنبات اغلب بهعنوان جایزه به کودکان داده میشود.
He unwrapped the sweet and popped it into his mouth.
او آبنبات را باز کرد و در دهانش گذاشت.
انگلیسی آمریکایی شیرینی (هر غذا و خوراکی با شکر زیاد)
I try to limit my intake of sweets.
سعی میکنم مصرف شیرینیجات را محدود کنم.
I love sweets.
خوراکهای شیرین را خیلی دوست دارم.
Too many sweets can be bad for your teeth.
مصرف زیاد شیرینی میتواند برای دندانهای شما مضر باشد.
انگلیسی بریتانیایی دسر
She always orders a sweet, no matter how full she is.
او همیشه دسر سفارش میدهد، مهم نیست چقدر سیر باشد.
He skipped the main course to save room for sweet.
او از غذای اصلی صرفنظر کرد تا برای دسر جا داشته باشد.
انگلیسی آمریکایی عالیه، محشره، خیلی خوبه
I found a hundred-dollar bill on the ground. Sweet!
یه اسکناس صددلاری روی زمین پیدا کردم. محشره!
I found my lost keys. Sweet!
کلیدهای گم شدم رو پیدا کردم. عالیه!
The concert got rescheduled to a better venue. Sweet!
کنسرتو به یه جای بهتر منتقل کردن. خیلی خوبه!
(عامیانه) عاشق کسی بودن
خوشحال یا خرسند نگاهداشتن، موجبات رضایت کسی را فراهم آوردن
مختصر و مفید، کوتاه و خلاصه، کوتاه و مختصر
کلمه "sweet" در زبان انگلیسی به معنای شیرین است و کاربردهای متنوعی دارد. این واژه بهطور کلی به طعم و مزهای اشاره دارد که معمولاً در میوهها، دسرها و مواد غذایی شیرین وجود دارد. با این حال، "sweet" به معنای عاطفی و توصیف شخصیت نیز بهکار میرود. در ادامه به بررسی معانی، کاربردها و نکات جالب مربوط به این کلمه پرداخته میشود.
معانی و کاربردها
1. طعم و مزه:
"Sweet" بهعنوان صفتی برای توصیف طعمهایی که قند و شیرینی دارند، استفاده میشود. مثلاً میتوان گفت "این دسر خیلی شیرین است."
2. عاطفی و شخصیت:
این کلمه همچنین برای توصیف افراد با ویژگیهای مثبت و مهربان بهکار میرود. بهعنوان مثال، میتوان گفت "او یک دختر شیرینزبان است" که به معنای مهربانی و دلگرمی اوست.
3. دوستانه و محبتآمیز:
"Sweet" در مکالمات غیررسمی ممکن است برای نشان دادن محبت یا دوستی بهکار برود. مثلاً، فردی ممکن است به دوستش بگوید: "تو خیلی شیرینی!" که نشاندهنده نزدیکی و محبت است.
4. شیرینیهای غذایی:
در فرهنگهای مختلف، شیرینیها و دسرهای متنوعی وجود دارد که بهعنوان "sweet" شناخته میشوند. شکلات، کیک، بستنی و انواع میوهها نمونههایی از این شیرینیها هستند.
5. موسیقی و هنر:
در هنر و موسیقی، "sweet" میتواند به توصیف صداها یا نتهای ملایم و دلنشین نیز اشاره کند. مثلاً یک آهنگ ملایم ممکن است بهعنوان "a sweet melody" توصیف شود.
نکات جالب
- تاریخچه واژه: واژه "sweet" از زبان انگلیسی باستان "swete" برگرفته شده است و ریشهای در زبانهای ژرمنی دارد. این واژه به مرور زمان به شکل کنونی خود تغییر کرده است.
- استفاده در اصطلاحات: واژه "sweet" در اصطلاحات مختلفی بهکار میرود. بهعنوان مثال، "sweetheart" به معنای عشق یا معشوق است و "sweet tooth" به معنای علاقه به شیرینی و دسرها اشاره دارد.
- تضاد با "sour": واژه "sweet" معمولاً در تضاد با "sour" (ترش) قرار میگیرد. این تضاد در توصیف طعمها و مزهها بسیار رایج است و به فهم بهتر مزهها کمک میکند.
- کاربرد در فرهنگهای مختلف: در بسیاری از فرهنگها، شیرینی بهعنوان نماد خوشحالی و جشنها شناخته میشود. بهعنوان مثال، در مراسم عروسی یا تولد، دسرهای شیرین معمولاً نقش مهمی دارند.
- تأثیر بر احساسات: تحقیقات نشان داده است که غذاهای شیرین میتوانند احساس شادی و رضایت را افزایش دهند. به همین دلیل، بسیاری از افراد در زمانهای استرسزا به سمت مصرف شیرینیها گرایش پیدا میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sweet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sweet