سومشخص مفرد:
sugarsقندی، شکری، شیرینکرده، شیرین، شیرینشده، شکردار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sugared doughnuts were a hit at the party.
دوناتهای شکری در مهمانی مورد استقبال قرار گرفت.
The sugared pastries glistened in the morning sunlight.
شیرینیهای شکردار زیر نور آفتاب صبح میدرخشیدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sugared» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sugared