گذشتهی ساده:
sugarcoatedشکل سوم:
sugarcoatedسومشخص مفرد:
sugarcoatsوجه وصفی حال:
sugarcoatingشکلهای نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: sugar-coat، sugar coat
ماستمالی کردن، لاپوشانی کردن، (با هدف پنهان کردن واقعیت) خوب جلوه دادن، ظاهرسازی کردن
It's better to be honest and not sugarcoat your mistakes.
بهتر است صادق باشی و اشتباهاتت را لاپوشانی نکنی.
He tried to sugarcoat the bad news, but everyone saw through it.
او سعی کرد که این خبر بد را ماستمالی کند، اما همه متوجه شدند.
(غذا، دارو و...) با شکر پوشاندن، شکرپوش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The baker decided to sugarcoat the homemade candies.
قناد تصمیم گرفت که آبنباتهای خانگی را با شکر بپوشاند.
Some companies sugarcoat their vitamins to make them more appealing to children.
برخی از شرکتها قرصهای ویتامین خود را با شکر میپوشانند تا برای کودکان جذابتر شوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sugarcoat» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sugarcoat