آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Homogeneous

ˌhoʊmoʊˈdʒiːniəs ˌhəʊməˈdʒiːniəs

معنی homogeneous | جمله با homogeneous

noun adjective

زیست‌شناسی مقاربت‌کننده با هم‌جنس خود، متوافق، هم‌جنس، یکجور، مشابه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

homogeneous granite

سنگ گرانیت یکدست

a homogeneous people of a single race, religion, and language.

مردم همگن که یک نژاد و مذهب و زبان دارند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the homogeneity of the Japanese people contrasts with the heterogeneity of Canadians.

همگنی مردم ژاپن با ناهمگنی مردم کانادا مغایر است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد homogeneous

  1. adjective all of the same or similar kind or nature
    Synonyms:
    Antonyms:

ارجاع به لغت homogeneous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homogeneous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/homogeneous

لغات نزدیک homogeneous

پیشنهاد بهبود معانی