فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دریاچه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دریای کوچکی که به آب‌های آزاد راهی ندارد

فونتیک فارسی

daryaache
اسم

زمین‌شناسی lake, tran, loch, lagoon, limno-

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

پسرها در سراسر دریاچه شنا کردند.

The boys swam across the lake.

شناگر از دریاچه بیرون آمد.

The swimmer emerged from the loch.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دریاچه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دریاچه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دریاچه

لغات نزدیک دریاچه

پیشنهاد بهبود معانی