گذشتهی ساده:
fundedشکل سوم:
fundedسومشخص مفرد:
fundsوجه وصفی حال:
fundingشکل جمع:
fundsصندوق، منبع مالی، سرمایه، بودجه، ذخیرهی مالی، اندوختهی مالی
Most of the research was financed through a government fund.
بیشتر پژوهش از طریق منبع مالی دولتی تأمین شد.
The school established a scholarship fund for underprivileged students.
این مدرسه، صندوق کمک هزینهی تحصیلی برای دانشآموزان محروم ایجاد کرد.
They are setting up a special fund to help the unemployed.
دارند صندوق ویژهای برای کمک به بیکاران ایجاد میکنند.
the earthquake relief fund
صندوق کمک به زلزلهزدگان
fund accounts
حسابهای تنخواه
بودجه، سرمایه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Are you short of funds?
سرمایه کم داری؟
The necessary funds for the construction of the dam have not been set aside yet.
هنوز وجوه لازم برای ساختن سد اختصاص داده نشده است.
The company is running out of funds.
نقدینگی شرکت رو به اتمام است.
سرمایه گذاری کردن، تأمین مالی کردن، هزینهی چیزی را پرداختن، بودجه تأمین کردن، پشتیبانی مالی کردن
The necessary budget for the project is going to be privately funded.
بودجهی لازم برای این طرح از سوی بخش خصوصی تأمین خواهد شد.
Who is funding it?
پول آن را چه کسی میدهد؟
(عامیانه) دارای پول کافی
گذشتهی ساده fund در زبان انگلیسی funded است.
شکل سوم fund در زبان انگلیسی funded است.
شکل جمع fund در زبان انگلیسی funds است.
وجه وصفی حال fund در زبان انگلیسی funding است.
سومشخص مفرد fund در زبان انگلیسی funds است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fund» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fund