شکل جمع:
inventoriesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بازبینی موجودی
وام تأمین موجودی
گردش کالا در یک دورهی مالی
ارزشگذاری موجودی
1- از کالای موجود صورتبرداری کردن، موجودی را فهرست کردن 2- (مجازی) برآورد کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inventory» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inventory