گذشتهی ساده:
tabledشکل سوم:
tabledسومشخص مفرد:
tablesوجه وصفی حال:
tablingشکل جمع:
tablesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرسفره، درحال خوردن خوراک سر میز شام
گزینهی قابلانتخاب، گزینهی بحث برانگیز
وضعیت را معکوس کردن، ورق را برگرداندن، اوضاع را دگرگون کردن
رشوه، زیرمیزی، عمل مخفیانه
رکوراست صحبت کردن، با صداقت تمام حرف زدن، احساسات و افکار خود را صادقانه بیان کردن، رو بازی کردن، موضع صادقانهی خود را گفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «table» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/table