فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Sideboard
ˈsaɪdbɔːrd
ˈsaɪdbɔːd
معنی و نمونه‌جمله
noun
میز دم دستی، میز پادیواری، میز کناری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the sideboards of a wagon
تخته‌های دیوار واگن
مترادف و متضاد sideboard
-
noun a piece of furniture that stands at the side of a dining room; has shelves and drawersSynonyms:furniture table counter cupboard shelf closet buffet credenza cellarette
ارجاع به لغت sideboard
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «sideboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sideboard