آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ تیر ۱۴۰۴

    Closet

    ˈklɑː- / / ˈklɒː- ˈklɒzɪt

    گذشته‌ی ساده:

    closeted

    شکل سوم:

    closeted

    سوم‌شخص مفرد:

    closets

    وجه وصفی حال:

    closeting

    شکل جمع:

    closets

    معنی closet | جمله با closet

    noun countable A2

    انگلیسی آمریکایی کمد، کمد دیواری

    closet, کمد، کمد دیواری
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    I keep my winter coats in the closet.

    من پالتوهای زمستانی‌ام را در کمد نگه می‌دارم.

    We need to install a new shelf in the closet.

    ما باید قفسه‌ی جدیدی در کمد دیواری نصب کنیم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She hung my overcoat in the closet.

    او پالتو مرا در کمد آویخت.

    verb - transitive

    حبس کردن، خلوت کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Before the big presentation, she closeted herself in her office to rehearse.

    قبل از ارائه‌ی بزرگ، او خودش را در دفترش حبس کرد تا تمرین کند.

    He closeted himself with his advisers.

    او با مشاوران خود خلوت کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The artist closeted himself in his studio for weeks to finish the masterpiece.

    هنرمند برای اتمام شاهکارش، خودش را هفته‌ها در استودیو حبس کرد.

    adjective

    مخفی، پنهانی، محرمانه

    closet information

    اطلاعات محرمانه

    He was a closet smoker, always sneaking cigarettes when no one was around.

    او سیگاری پنهانی بود و همیشه وقتی کسی نبود سیگار می‌کشید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The politician was revealed to be a closet supporter of the opposing party's policies.

    مشخص شد که این سیاست‌مدار، حامی مخفی سیاست‌های حزب مخالف است.

    Despite his denials, everyone knew he was a closet Trekkie.

    علیرغم انکار او، همه می‌دانستند که او طرفدار پنهانی سریال پیشتازان فضا است.

    a closet drinker

    عرق‌خور پس پرده

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد closet

    1. noun storage cupboard, usually tall
      Synonyms:
      cabinet locker container repository receptacle wardrobe chest of drawers safe buffet sideboard room bin recess vault depository walk-in ambry clothes room cold storage
    1. noun a small room (or recess) or cabinet used for storage space
      Synonyms:
      cupboard wardrobe cabinet locker room clothespress recess ambry pantry safe storeroom press receptacle vault cold storage chamber larder coatroom conceal confidential cuddy armoire clothes room hidden walk-in cloakroom nearest checkroom private private room secret theoretical
    1. noun A toilet in Britain
      Synonyms:
      water-closet wc loo
    1. verb to enclose so as to hinder or prohibit escape
      Synonyms:
      confine imprison shut up

    Idioms

    come out of the closet

    تمایل جنسی خود را آشکار کردن

    skeleton in the closet

    اسرار مگو، رسوایی مستور

    out of the closet

    گرایش جنسی خود را اعلام کردن

    سوال‌های رایج closet

    معنی closet به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Closet» در زبان فارسی به «کمد دیواری» یا «کمد لباس» ترجمه می‌شود.

    کمد دیواری فضایی بسته و تعبیه شده درون دیوار یا بخشی جداگانه در اتاق است که برای نگهداری لباس‌ها، وسایل شخصی و دیگر اشیاء به کار می‌رود. این ساختار به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که هم از فضای موجود بهترین استفاده را کند و هم دسترسی آسان به محتویات آن ممکن باشد. کمد دیواری به دلیل داشتن درب‌هایی که محتویات را مخفی می‌کنند، کمک می‌کند اتاق مرتب و منظم به نظر برسد و از بی‌نظمی جلوگیری کند.

    در دکوراسیون داخلی، closet نقش بسیار مهمی دارد. علاوه بر جنبه‌ی کاربردی که نظم دادن به لباس‌ها و وسایل را آسان می‌کند، می‌تواند به زیبایی و سازماندهی فضای اتاق نیز کمک نماید. در بسیاری از خانه‌های مدرن، کمدها با طراحی‌های متنوع، قفسه‌بندی‌های هوشمند و امکاناتی مانند آینه یا نورپردازی داخلی همراه هستند. این امکانات باعث می‌شوند کاربری closet نه تنها محدود به نگهداری وسایل نباشد، بلکه فضایی راحت و کارآمد برای انتخاب و چیدمان لباس‌ها فراهم آورد.

    از نظر تاریخی، استفاده از کمد برای نگهداری لباس‌ها به قرون وسطی بازمی‌گردد، زمانی که مردم بیشتر از صندوق‌های چوبی برای نگهداری وسایل خود استفاده می‌کردند. با پیشرفت معماری و طراحی داخلی، closet به شکل امروزی درآمد و به یک بخش ثابت و مهم در خانه‌ها تبدیل شد. به ویژه با افزایش تنوع و تعداد لباس‌ها و نیاز به فضای بیشتر، کمدهای دیواری به مرور بهینه‌تر و بزرگ‌تر شدند.

    علاوه بر کاربرد فیزیکی، کلمه‌ی closet در زبان انگلیسی معانی استعاری نیز دارد. برای نمونه، اصطلاح «come out of the closet» به معنای آشکار کردن هویت یا موضوعی است که قبلاً مخفی نگه داشته شده بود. این کاربرد استعاری نشان‌دهنده‌ی بار معنایی عمیق‌تر واژه است و در فرهنگ‌ها و بحث‌های اجتماعی و روان‌شناختی جایگاه خاصی دارد. این معنی دوم، مثالی از چگونگی تغییر و توسعه واژگان در زبان‌هاست که به مرور زمان مفاهیم جدیدی به آن‌ها اضافه می‌شود.

    closet بخشی از زندگی روزمره و فرهنگ خانه‌داری است که علاوه بر جنبه‌ی کاربردی، با طراحی مناسب می‌تواند بر راحتی و زیبایی فضای زندگی تأثیر بگذارد. شناخت اهمیت و قابلیت‌های closet، به ویژه در زندگی مدرن که فضا و نظم اهمیت زیادی دارد، کمک می‌کند تا بتوانیم خانه‌هایی منظم‌تر و دلپذیرتر داشته باشیم.

    گذشته‌ی ساده closet چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده closet در زبان انگلیسی closeted است.

    شکل سوم closet چی میشه؟

    شکل سوم closet در زبان انگلیسی closeted است.

    شکل جمع closet چی میشه؟

    شکل جمع closet در زبان انگلیسی closets است.

    وجه وصفی حال closet چی میشه؟

    وجه وصفی حال closet در زبان انگلیسی closeting است.

    سوم‌شخص مفرد closet چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد closet در زبان انگلیسی closets است.

    ارجاع به لغت closet

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «closet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/closet

    لغات نزدیک closet

    • - closemouthed
    • - closeness
    • - closet
    • - closet drama
    • - closing
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.