آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

    Container

    kənˈteɪnər kənˈteɪnə

    شکل جمع:

    containers

    معنی container | جمله با container

    noun countable B2

    ظرف

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    I bought a plastic container to store my leftovers in the fridge.

    یک ظرف پلاستیکی خریدم تا باقی‌مانده‌هایم را در یخچال نگهداری کنم.

    The students used empty yogurt containers to plant their seedlings in the school garden.

    دانش‌آموزان از ظروف خالی ماست برای کاشت نهال خود در باغ مدرسه استفاده کردند.

    noun countable

    بارگنج، کانتینر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The truck driver carefully unloaded the container.

    راننده‌ی کامیون کانتینر را با احتیاط تخلیه کرد.

    The shipping company loaded the containers onto the cargo ship for transportation.

    شرکت کشتیرانی بارگنج‌ها را برای حمل روی کشتی باری بارگیری کرد.

    noun countable

    کامپیوتر کانتینر (بسته‌ای نرم‌افزاری‌ که تمام اجزای ضروری برای اجرای اپلیکیشن روی هر محیطی را در خود دارد)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    The container held all the necessary resources for the application to run smoothly.

    کانتینر تمام منابع لازم برای اجرای روان برنامه را در خود جای داده است.

    The software developer created a container for the application.

    توسعه‌دهنده‌ی نرم‌افزار برای برنامه کانتینر ایجاد کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد container

    1. noun holder for physical object
      Synonyms:
      holder box bag can bottle pot jar vessel receptacle storage bowl bucket tank case utensil package pouch sack bin chest tub vat dish flask cask packet pail capsule carton cistern cauldron vase beaker crate pit pod scuttle canteen carafe ewer stein hutch hopper crock purse bunker hamper hod vial poke caisson churn firkin magnum jeroboam kettle reliquary repository sac casket humidor alembic cradle

    Collocations

    container car

    (راه آهن) واگن باری ویژه‌ی حمل کانتینر

    سوال‌های رایج container

    شکل جمع container چی میشه؟

    شکل جمع container در زبان انگلیسی containers است.

    ارجاع به لغت container

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «container» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/container

    لغات نزدیک container

    • - contain your excitement
    • - contained
    • - container
    • - container car
    • - containerize
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.